-
یادداشتی دیگر برای بز زیست شناست
شنبه 15 مهرماه سال 1385 15:44
نمی دونم چرا دلم می خواد همیشه درباره بز زیست شناس بنویسم ؟ شاید چون اون بیشتر دم دسته و بیشتر اخبارش می رسه شاید هم چون اون بیشتر مستعد نوشته شدن باشه به هرحال داستان امروزش هم خالی از لطف نیست خصوصا وقتی آدم بدونه اون چه شخصیته چند شب پیش زنگ زد خونه ( بعد کلی روز که ازش بیخبر بودم ، به عبارت بهتر اززمانی که دفاع...
-
بز زیست شناس
چهارشنبه 12 مهرماه سال 1385 14:45
چند روز پیش رفته بودم جلسه دفاع از پایان نامه فوق لیسانس بز زیست شناس خدا می دونه چقدر خوشحال شدم وقتی نمرش رو اعلام کردند آخه بنده خدا خیلی زحمت کشیده بود برا پایان نامه ش با تقریب خوبی نصف علف های روی کوه ههای ایران رو گشته بود از خرم آباد گرفته تا اردبیل و اسالم تا تبریز کوههای اطراف تهران نصف این گشتن ها رو خودم...
-
بز کامپیتری 77ی
دوشنبه 10 مهرماه سال 1385 19:32
یه روزایی بزی داشتم ، یه بز توپ ، خیلی باحال بود همیشه می خندید ، اصلا اهل جدی حرف زدن نبود امکان نداشت تو بتونی دو کلمه حرف جدی باهاش بزنی . همیشه ی خدا نیشش تا بناگوش باز بود . هرچه بهش می گفتی کرکر می خندید گذشت تا اینکه بز ما بزرگ شد . بچم اینقد بزرگ شد تا برا خودش مردی شد کم کم سرو گوشش شروع کرد به جنبیدن هی مع...
-
اولین یادداشت
شنبه 8 مهرماه سال 1385 16:51
قرار بود محمد رضا بز شیمی دان بیاد خونه ولی دو روز که ما رو گذاشته سر کار. معلوم نیست این بز عاشق پیشه چکار می کنه که یه روز حالش خوبه دو روز حالش خرابه