خاطرات بزهای من

آنچه در اینجا ثبت می‌شود گوشه ای از خاطرات گذشته ، حال و آینده من و بزهایم است همین

خاطرات بزهای من

آنچه در اینجا ثبت می‌شود گوشه ای از خاطرات گذشته ، حال و آینده من و بزهایم است همین

یادبود

چند روز پیش در سالگرد ۳ خرداد(اخرین پست وبلاگم) اومدم یه پست دیگه بزارم. هرچی فکر کردم پسوردم یادم نیومد. از اون روز دارم فکر می‌کنم. تازه الان یهو پسوردم یادم اومد. گفتم تا یادم نرفتم یه چیزی بنویسم. 

قبل از اینکه وبلگ‌ها رسما به زندگی ما وارد شن. من بعضی وقت‌ها ( بیشتر برای مناسب‌های خاص خاطراتم رو می نوشتم) بعد از ا ینکه این وبلاگ رو راه اندازی کردمُ بیشتر اینجا می‌نوشتم. ولی خب درگیر زندگی شدم و فرصت نشد بیام چیزی بنویسم. اتفاقا دوستانی بودن که با هم رفاقت مجازی داشتم. 

این روزها فکر می‌کنم خوبه هر از چندگاهی بیام و یه چیزی بنویسم هرچند هرروز وقت نمی‌کنم.

نظرات 2 + ارسال نظر
حسین پنج‌شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:33 ب.ظ http://www.sabalancd.com

با عرض ادب و احترام خدمت شما مدیر عزیز این وبلاگ. وبلاگتون بسیار تکمیل و زیباست و من نهایت استفاده رو بردم همچنین از حضور گرمتون در سایت هم تشکر میکنم

sona یکشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:54 ب.ظ http://hoveyat.blogsky.com

سلام و مهر
خوشحالم که یکی در دوستان قدیمی دوباره اومده،
بله،من هنوز همه ی دوستانم رو به یاد دارم، و دیدن متن ها و گل نوشته هاشون خوشحال می شم،
امیدوارم همیشه پیروز و موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد