خاطرات بزهای من

آنچه در اینجا ثبت می‌شود گوشه ای از خاطرات گذشته ، حال و آینده من و بزهایم است همین

خاطرات بزهای من

آنچه در اینجا ثبت می‌شود گوشه ای از خاطرات گذشته ، حال و آینده من و بزهایم است همین

طوفان اداری

مهمان دیشب من خیلی بی‌آزار بود. صبح هم بلند شد عذرخواهی کرد و بعدش هم رفت. همین.

امروز صبح ولی وقتی اومدم تو اداره طوفانی به پا بود. یکی از همکارای باسابقه که رتبه اداری بالایی هم داره قراره بیاد تو گروه ما کار کنه و یکی از بچه‌های تیم ما که هم سابقه ماست (1.5 ) سال بیشتر سابقه نداره باید بره جای اون. از صبح این نظم کار مارو به هم ریخت. دلایل زیادی داره که اومدن او رو صحیح نمی‌دونیم نمی دونم مبانی عقلی این تصمیم چی بوده و هست ولی هرچی که هست احتمالا اولین پیامدش اینه که من دیگه اتاق تکی نخواهم داشت.

 فعلا همه چی آرومه و معلوم نیست آرامش بعد از طوفانه یا قبل از یه طوفان خیلی بزرگتر.

نظرات 1 + ارسال نظر
گل کو چهارشنبه 24 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 02:31 ب.ظ http://www,golku.blogsky.com/

سلام. اهواز خوش گذشت؟

مرسی . خوب بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد