خاطرات بزهای من

آنچه در اینجا ثبت می‌شود گوشه ای از خاطرات گذشته ، حال و آینده من و بزهایم است همین

خاطرات بزهای من

آنچه در اینجا ثبت می‌شود گوشه ای از خاطرات گذشته ، حال و آینده من و بزهایم است همین

روزمرگی

فعلا که روز به خوبی شروع نشد. خدا به خیر کنه تا آخرش

خیلی امیدوار بودم که پیام نور قبول شم ولی درکمال ناباوری قبول نشدم. مسخره ها کارنامه هم نمی دن لااقل آدم ببینه چیکار کرده. فکر می کردم  همه رو بالای 80 درصد زده باشم. ولی به نظر می رسه که اینجور نبود. مهم نیست. (ولی تو روحیه ام تاثیر منفی گذاشته یه جورایی اعتماد به نفسم رو دارم از دست می دم)

دیروز که کاملا به بطالت گذشت. امروز ولی خیال دارم یه کمی مفیدتر باشم.

بعدازظهر هم اگه بیرون برم احتمالا به جای پارک و کافی شاپ ترجیح می دم برم یه امامزاده. الان تقریبا دلم یه امام زاده می خواد.

امشب احیا هم هست. نمی دونم کی باید برگردم که بتونم استراحت کنم که مثل پریشب خوابم نبره. پریشب فقط دعا می کردم خوابم نبره که مستجاب هم نشد.

نظرات 1 + ارسال نظر
ستاره یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 09:50 ق.ظ http://www.3tareh.blogsky.com

قربونت برم
اشکالی نداره
پیام نور نشد یه جای بهتر
غصه نخور عزیز لم
بابای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد