امروز از روزهایی بود که واقعا برای اداره مفید واقع شدم. از ساعت 9 صبح که اومدم تا همین الان داشتم یک ریز کار می کردم. برنامه مطالعه ریاضی هم امروز برگزار نشدریال هرچند دیروز هم برگزار نشد (دیروز البته دلایل دیگه ای داشت).
این روزها تلفن بازی خیلی زیاد شده. از اینجا به خونه و از خونه به اصفهان، از اصفهان به اینجا و بالعکس. فعلا بازار گرمه.
فکر کنم تنها کسی که کمتر از همه درگیر کاری که داریم انجام می دیم و کار من هم هست، خود منه. همه در جنب و جوشند غیر از خود من که راحت میام سرکار و راحت تر می رم خونه.
از آنجا که تنبلی در جان و تنم رسوخ تمام کرده، هنوز قسمتی از وسایل خونه در کارتن ها مونده و من نمی دونم منتظر کی نشستم که بیاد بازشون کنه و بالاخره خونه رو سروسامانی بده. تازه جمعه شب هم مهمان دعوت کردم. چه جالب؟!!!!!!!!!!!!!
همیشه هستند کسانی که نمی خواهند پرواز تو را ببینند تو به پرواز فکر کن نه به آنها
jaleb bod movafagh bashi