خاطرات بزهای من

آنچه در اینجا ثبت می‌شود گوشه ای از خاطرات گذشته ، حال و آینده من و بزهایم است همین

خاطرات بزهای من

آنچه در اینجا ثبت می‌شود گوشه ای از خاطرات گذشته ، حال و آینده من و بزهایم است همین

روز نوشت

امروز  چهارشنبه دومین روز ماه رمضان. این روزها بد نمی‌‌گذره صبح ساعت ۹ میاییم سرکار بعدازظهر ساعت ۱ هم می ریم خونه تقریبا کاری نمی کنیم. با دو سه تا از همکاران هم قرار گذاشتیم روزی ۲ ساعت ریاضی بخونیم. دیروز اولین جلسه بود که زیاد هم بد نبود. یکی شون که مثل همیشه خودش رو قاطی کرد ولی در عین حال حضورش رو اختیاری کرد چون قرار گذاشتیم هر جلسه یکی بشه استاد. البته این برنامه فعلا قرار فقط تو ماه رمضان اجرا بشه چون این ماه یکم وقتمون آزادتره. 

سمینار سراسری  کامپیوتر که قرار بود برگزار کنیم فعلا به خاطر بودجه و اجازه مدیرعامل دودر شده. شنیده هایی هم هست که چندنفری دارن زیرآبی می رن که نزارن برگزار شه. این که چه آسیبی به اونها می‌رسونه البته هنوز مشخص نیست. 

هفته بعد باید جابجا شم ولی هنوز نه صاحب خونه فعلی پول رو داده نه مستاجر خونه جدیده بلند شده. برنامه ای هم من هنوز براش ندارم. 

یه چیز جالب هم اینکه هفته پیش رفتم ماموریت یکی از استانها. برنامه‌ریزی‌اش هم از یک ماه پیش انجام شده بود چند روزه که دارم می گردم هیچ برگ ماموریتی برام صادر نشده فعلا ۹۰ هزار تومن پول بلیط هواپیما تو هواست (هرچند اداره این پول رو پرداخت کرده ولی فکر کنم اگه برگش پیدا نشه باید از جیب مبارک پرداخت کنم) جالب  اینه که تو اون استان هم همه می دونستند و کلی هم پذیرایی کردن . نکته جالب تر از هم اینه که اداره خدمات بلیط‌هاش رو خودش گرفته اما با کدوم مجوز خدا می‌دونه.  

همین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد