خاطرات بزهای من

آنچه در اینجا ثبت می‌شود گوشه ای از خاطرات گذشته ، حال و آینده من و بزهایم است همین

خاطرات بزهای من

آنچه در اینجا ثبت می‌شود گوشه ای از خاطرات گذشته ، حال و آینده من و بزهایم است همین

تلفن

دیشب دیگه پای تلفن خوابم نبرد ولی بجاش امروز تا 10/30 خواب بودم بنابراین حدود 20000 تومان ضرر کردم.

داستان بز آماری

به نظر می‌رسه که بز آماری با این عاشق شدنش دچار چالش بزرگی با خانواده‌اش شده.
از قرار معلوم مادرش (مثل همه مادرهای دیگه که وقتی پسرشون سرخود دختر مورد علاقه‌اش رو انتخاب می‌کنه و بعد به اون می‌گه) از انتخاب پسرش خوشش نمی‌یاد و تصمیم می‌گیره خودش یک دختر خوب برا پسرش پیدا ‌کنه بنابراین دوره می‌افته تو همسایه‌ها و فامیل تا یک عروس مناسب برای پسرش پیدا کنه. از طرف دیگه پسره که بهش برخورده (بالاخره 6،7 سال درس خونده غاز که نچرونده ) بهش برمی‌خوره و از آنجا که دل در گرو اون دختر مورد علاقه‌اش هم داره بین مادر و پسر جنگ سختی درمی‌گیره . نتییجه این می‌شه که پسره از خونه می‌زنه بیرون و میاد تهران به خونه هم نمی‌گه که کجا رفته . حالا همه خانواده بسیج شدن دارن دنبالش می‌گردن غافل از اینکه پسره تو پادگان 01 تهران داره دوره آموزشی خدمت رو می‌گذرونه(خداییش سخته آدم آموزشی باشه و بدونه کسی نگرانش نیست هرچند این می‌دونه که یکی هست که دلش براش مثل سیر وسرکه وبلکه بدتر هم می‌جوشه تا اونجا که از سنندج پا شده اومده تهران که به عشقش سر بزنه)
از همه جالبتر اینه که چند بار خانواده پسر به این دخترخانوم زنگ زدن و ازش خواهش کردن اگه اون می‌دونه این بز کجاست بهشون بگه که از نگرانی دربیان ولی دختره در کمال سنگ دلی گفته نمی‌دونم(هر چند همه می‌دونند که عاشق نمی‌تونه حتی چند ساعت هم از معشوقش بی‌خبر باشه) بالاخره جنگ عشق مادر و فرزند نمی‌شناسه . بخصوص که این آقا بز ما خیلی هم سنگ دل و تودار تشریف دارن و به این سادگی‌ها کوتاه نخواهند آمد.
ما که امیدواریم این مساله به خوبی و خوشی حل بشه.
خدا به خیر کنه عاقبت هرچی عاشق و معشوقن.


پ. ن. یکی از شرایط بز شدن قدیما این بود که طرف عاشق نشه ولی امروز این شرط تقریبا برعکس شده.

روزنامه

دیگه واقعا تصمیم گرفتم از شرکت برم حداقل خودمو پاره وقت کنم و بیشتر وقتم رو یک جای دیگه باشم. به خصوص که این آخر ماهی کفرم رو در اوردن. تازه فهمیدم که همه سال گذشته اضافه کارام نصفش دودر می‌شد.

به نظر می‌رسه بز زیست شناس کارش به گیر خورده. دفترچه آماده به خدمتش که اومده براش غیبت زدن. مجبوره بیاد بره در موردش صحبت کنه . ممکنه برا دکترا بهش گیر بدن. البته به نظر میاد خیلی هم کارش سخت نیست. امیدوارم حل بشه . اگه نشه شیرینه دومادی به دهنش تلخ می‌شه.