خاطرات بزهای من

آنچه در اینجا ثبت می‌شود گوشه ای از خاطرات گذشته ، حال و آینده من و بزهایم است همین

خاطرات بزهای من

آنچه در اینجا ثبت می‌شود گوشه ای از خاطرات گذشته ، حال و آینده من و بزهایم است همین

شهری که همه کار داری ولی هیچ کاری نمی کنی

واقعا که انجام یه کار هر چند کوچک تو این شهر بیخود بزرگ کار سختیه
برای خریدن یک شلوار از ساعت 6 بعداز ظهر تا آخر شبت رو باید وقت بگذاری
دیروز با بز 77ی کامپیوتری رفتیم شلوار بخریم. با اینکه من همیشه از یک جا شلوار جین می خرم
و دیروز هم مستقیما رفتیم همونجا، ولی تا آخر شب از شدت نیم ساعت پیاده روی که تو خیابون کرده بودیم به هیچ کاری دیگه ام نرسیدم غیر از استفاده برنامه های تکراری تلوزیون باز خدا رو شکر که شبکه 3 فوتبال پخش مستقیم داره که برا بار اول تکراری نیست
تازه من تا 12 دوام آوردم ولی این بز که همون ساعت 10 نشده خوابید . واقعا که میگه من همیشه شارژم، ساعت 10 نشده باتریش تموم شد.
رفته بودیم برا اون شلوار بخریم یکی هم برا خودمون خریدیم
اما حالی میده آدم شلوار 25 هزار تومانی رو 18 هزار تومان بخره ، هرچند هنوز هم کلاه سرت رفته.
دیشب فهمیدم یکی از آشناها ازدواج کرده و چند روز دیگه هم عروسیشه ، خفن دعوت کرده من هم همچی مور مور میشه که برم
ولی نمی دونم تو این ترافیک کاری چطوری باید برم اخه 1000 کیلومتر اون طرفتره .
شاید رفتیم. خدا رو چی دیدی
دعوت خود عروس خانوم باشی و نری خیلی سخته تازه اگه عروسی مال کردها باشه

یادداشت جالب برای بز زیست شناست

هفته گذشته که چند روز تعطیلی بود ، تو خونه خوابیده و فقط استراحت می کردم البته از نعمت فیلمهای تکراری تلویزیون هم بهرمند شدم
رو دوشنبه که در آپارتمان رو باز کردم رفتم تو تا پنجشنبه شب پام رو بیرون نگذاشته بود. حساب کنید چه استراحت وحشتناکی کردم
چند تا قرار کوه رو هم دودر کردم
اما برو بچ از فرصت استفاده کرده و رفتن خونه از جمله بز کامپیوتر 77 ی و بز زیست شناس
در مورد بز کامپیوتری 77 بعدا می نویسم و بز زیست شناس که اخبار جالبی در مورد اون به گوش می رسه موضوع بحث امروزه
این بز مسخره بیشتر از یک ساله که داره خودشو می کشه که مدرک IELTS رو بگیره می خواد بره کانادا درس بخونه
ولی نمی دونم کجاش هوایی شده که رفته خونه گفته براش زن بگیرن
البته شایعات منتشر شده دور و برش رو رد کرده ولی احتمالا یه خبرایی هست
و من نمی دونم اون که می خواد بره چرا افتاده دنبال زن گرفتن
بهر حال خبرهای موثقی میرسه که داره یه کارایی می کننه .
بایید بایید از خودش بپرسم ببینم جریان چیه . اخه حیفه بز به این خوبی اینقدر زود از دست بره
البته ممکنه جریان برعکس باشه و تو خونه زورش کرده باشن .
هرچی بهش می گم بابا بیا خودم همینجا تو تهران برات یه دختر خوب بگیرم گوشش بدهکار نیست که نیست
منتظرم بیاد تا حالش رو بگیرم
ولی از شوخی که بگذریم خوش به حال دختری که میاد دست این بز ، چون خداییش خیلی بز باحال خانواده دوستیه.

یادداشت روز قبل از عید فطر

بر اساس احتمالات قوی فردا عید فطر خواهد بود
یادم میاد روز دوم رمضان توی روزنامه همشهری مطلبی نوشته شده بود
توی اون متن علاوه بر مطالب جالب ، این هم آمده بود که روز اول ماه رمضان مناجات وداع رمضان را بخوانید چون اگه آخر بخوانید حتما افسوس خواهید خورد
ولی من اون مناجات رو اون موقع نخوندم اما با این حال باز هم امروز که احتمالا آخرین روز رمضان خواهد بود افسوس می خورم
فکر کنم امسال از بیشتر سالهای گذشته تو ماه رمضان بیشتر اذیت شدم دلیلش هم احتمالا حجم زیاد کاری بود که هر روز بایستی انجام می دادم
ولی با این حال از تموم شدنش مثل تمام سالهای گذشته نوعی غم رو سینه ام سنگینی می کنه .
هیچ کار خاصی که ماه های دیگه رو از این ماه جدا کنه غیر از وضعیت تغذیه انجام نمی دهم
فقط این حس درونی یه جورایی منو دلگیر می کنه
نمی دونم تا ماه رمضان سال آینده زنده خواهیم بود یا نه ولی امیدوارم هرچی هست خوبی باشه
اگه قرار این دنیا رو ترک کنیم و به دیار دیگری بریم ای کاش جوری بریم که مانده ها از دستمون راضی و منتظران خشنود از آمدنمان باشند
همین